جنبشی که من نتوانستم نحوه عملکردش را درک کنم
حدوداً يك سالي مي شه كه حداقل توي وبلاگم در طي 2 مطلب انتقاد خود را به رويه رايج در ميان فعالان برابري خواه (بيشتر به نام فعالين حقوق زنان شناخته مي شوند) بيان داشته ام، بماند چند ده پست الكتروينك (اي- ميل) و جلسات گوناگوني كه بر سر اين موضوعات برگزارشد، اما به راستي اين فعاليت ها كه مدعي جنبش بودند، به كدام سو مي روند؟ نمي خواهم بار ديگر شروع به نقد فعالاني كه امروز به صراحت مي توانم آنان را گروه "تغيير براي برابري" بنامم، بكنم اما به راستي در صورت جمع آوري 1 ميليون امضاء، البته فقط جمع آوري 1 ميليون امضاء چه چيزي را تغيير خواهيم داد؟ در طرح كمپين 1 ميليون امضا آمده است كه اين كمپين در اين راستا فعاليت مي كند كه بگويد مخالفان قوانين تبعيض آميز كشور از تمامي قشرها و تمامي گروههاي اجتماعي هستند، در اين طرح از يك ميليون امضا جمع آوري شده از كليه گروههاي اجتماعي سخن گفته مي شود و در فضاي اجرايي نيز هر گروهي خود را مالك اين پروژه دانسته به حدي كه در گفتگويي با يكي از دوستان گروه "تغيير براي برابري" آن دوست عنوان مي كند كه سايت تغيير فقط يك رسانه است! براي فعالان جنبش