كيفها در دست، ساكن خانهاي به نام ملت، براي فروپاشي خانواده
از دوستان ما بودند بسياري، كه هيجان زده به رقص آمدند و گفتند كه شاه خودكامگي به گور رفت، اكنون ميتواند شادي باشد. – گفتيم به گور رفتن شاه، آري. اما به گور سپردن خودكامگي بحثي ديگر است.
( احمد شاملو- مقاله «برنامه طلوع خورشيد لغو شده است» – نشريه تهران مصور- اول تير 58 )
شاملو چه درست پيشبيني كرده بود، خودكامگي در كنار شهوت مردسالاران حاكم هر بار به گونهاي رخ مي نماياند و اين بار در پس لايحه اي در راستاي فروپاشي نظام خانواده در ايران خود را نمايان كرده است، تا آنان كه در پس انتصابات مجلس هشتم وارد خانهاي شدند كه نام ملت را بر پيشاني دارد، حداقل ظاهر را حفظ نكردند و از ملتي كه ادعاي نمايندگياشان را دارند به نهادهاي امنيتي شكايت مي كنند.
برنامههاي جالب شبكههاي تلويزيوني را در مورد نمايندگان مجلس دوران ستم شاهي را كه ديده باشيد، متوجه خواهيد شد كه در آن دوران هر نمايندهاي كه به واسطه لابيهاي شرق و غرب به مجلس راه مي يافت، به محض ورود به ساختمان مجلس خوش خدمتي به دولت خارجي حامي خود را شروع مي كردند و حتي از سركوب شهروندان حوزه انتخابيه خود در جهت منفعت دول خارجي حامي كوتاهي نمي كردند، حكومت شاه سقوط كرد و شاه در گور شد اما ، فرهنگ سرسپردگي چطور؟
نمايندگان مجلس هشتم كليات لايحهاي را به نام «حمايت از خانواده» به تصويب مي رسانند كه حتي دروني ترين محافل زنان داخل حاكميت نيز نمي توانند نگراني خود را از آينده اين طرح پنهان كنند، لايحه مذكور در محافل رسمي با نام هاي «لايحه ضد خانواده» و «لايحه فروپاشي خانواده» مورد خطاب قرار ميگيرد، رئيس دولتي كه بخشي از اين طرح را به مجلس ارائه كرده در پس اعتراضات گستردهاي كه در مقابل اين لايحه كه فتواهاي برخي مراجع ديني كه بخشهاي عمده لايحه را حرام و بر خلاف اسلام ناميده اند، به خود اجازه دفاع از طرح را نداده و خود نيز انتقادي ضمني را به لايحه مي كند، اما واكنش نمايندگان مجلس به مخالفتهاي جالب و شايد يادآور خاطرات تلخي باشد كه پدرانمان از مجلس دوران شاهنشاهي و سرسپردگيهاي برخي نمايندگان برايمان نقل كرده اند.
يكي از راه يافتگان به مجلس در پي تماسهاي تلفنياي كه با او گرفته شده و در مقابل فتواي حرام بودن لايحه، ضمن توهين به مرجع ديني صادر كنند فتوا، مي گويد مگر او كيست؟ نماينده ديگري در مقابل درخواست راي منفي به لايحه مذكور مي گويد، تصويبش مي كنيم تا ببينيم چه غلطي مي كنيد؟ و البته شما را به شكايتي كه پيش از اين كرده مي ترساند، كه به محض اينكه تلفن را قطع مي كنيد و با تماسي از سوي «شماره حفاظت شده» روبرو ميشويد تا اگر هم تاكنون نميدانستيد متوجه شويد كه آن شخصي كه به مجلس راه يافته نماينده شما نيست كه بخواهد به حرفتان گوش دهد، لذا شما مزاحم تلفني تلقي خواهيد شد!!، به ياد فيلمهاي تلويزيون در مورد نمايندگان مجلس دوران شاهنشاهي ميافتم، به ياد كيفهاي انگليسي، اما با همه سياه نماييهايي كه تلويزيون پيرامون نمايندگان آن دوران ميكند به ياد ندارم كه در هيچ يك از آن فيلمها يا خاطراتي كه برايم از آن دوران تعريف كردهاند كسي گفته باشد، كه نمايندهاي به يك شخصيت ديني حتي بودايي توهيني كرده باشد چه رسد به شخصيتهاي ديني مسلمان.
كلمه به كلمه لايحه مورد بحث را مرور مي كنم، نگاهي به قوانين مدني و قانون اساسي مي اندازم، اصل دوازدهم قانون اساسي مي گويد «دين رسمي ايران، اسلام و مذهب جعفري اثني عشري است و اين اصل الي الابد غير قابل تغيير است و مذاهب ديگر اسلامي اعم از حنفي، شافعي،مالكي،حنبلي و زيدي داراي احترام كامل مي باشند و پيروان اين مذاهب در انجام مراسم مذهبي،طبق فقه خودشان آزادند و در تعليم و تربيت ديني و احوال شخصيه (ازدواج، طلاق،ارث و وصيت) و دعاوي مربوط به آن در دادگاه ها رسميت دارند و در هر منطقهاي كه پيرامون هر يك از اين مذاهب اكثريت داشته باشند، مقررات محلي در حدود اختيارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پيروان ساير مذاهب» تا جايي كه مي دانم نويسندگان اين لايحه و اعضاي مجلس ادعاي پيروي از مذهب جعفري اثني عشري را دارند، اما با كيفهايي!! كه دست اينان مي بينم از خود مي پرسم آيا مسلمانان اين سرزمين نيز مي توانند با استناد متن صريح قرآن به عنوان كتاب آسماني مسلمانان و البته اصل 12 قانون اساسي به عنوان پيرو يك مذهب اسلامي كه نامش را قانون گذار هر چه مي خواهد بگذارد، از اين اصل قانون استفاده كرده و به عنوان يك اقليت خود و زندگيشان را از شمول «حمايت از فروپاشي خانواده» خارج و براساس شريعت اسلام زندگي كند ؟
نمايندگان، شايد بپرسيد نمايندگان كجا؟ به راستي نميدانم ، اما كيف!! بدست وارد مجلس مي شود، اين بار لايحه كشف حجاب… نه ببخشيد كشف خانواده در مجلس مطرح است، اما با اين تفاوت كه فقط محدود افراد و انگشت شمار مراجع ديني هستند كه به خطري كه كيان خانواده را تهديد مي كند واكنش نشان دادهاند، اين بار سكوت حكم فرماست، برخي در انتظارند تا با تصويب لايحه بتوانند بر اساس مكنت مالي چند زن ديگر را به تصاحب در آورند و من از خود مي پرسم اين كيفها دوخت كجاست؟ دوستي ميگويد زياد دنبال رد واردات نباش، شايد نتيجه سكوت ما در مقابل فساد اخلاقي حاكم باشد كه اينگونه بي مهابا در پي قانوني كردن فسادشان برآمدهاند!!
وضعيت پس از تصويب لايحه را در مخيله خود تصور مي كنم، نيمه بالايي شهر جلوي درب دفترخانهها شلوغ شده، برخيها در نتيجه شلوغي اين دفترخانهها به دفترخانههاي دورتر در پايين شهر رفتهاند، طراح لايحه چه پيشبيني عقلاني كرده كه لزوم ثبت ازدواج موقت را حذف كرد وگر نه بحران كمبود دفتر خانه برخي شهرها را تهديد ميكرد، با خود فكر مي كنم قبل از تصويب لايحه فقط !! 76 نماينده مجلس هشتم دو زن داشتند، به راستي پس از تصويب لايحه چندتايشان چهار زنه خواهند بود؟؟ با خود فكر مي كنم …، از خود مي پرسم چگونه در مقابل هر طرح يا لايحه اي با مضمون كشف حجاب دختران مسلمان در تركيه واكنش مسلمانان برانگيخته مي شود اما در مقابل لايحه كشف بنياد خانواده در ايراني هيچ صدايي از هيچ كجا بر نميآيد؟ چشمانم دنبال كفن پوش مي گردد اما چيزي نمي بيند، چشمانم دنبال آن زناني كه همين چندي پيش در حمايت از سخنان رئيس دولت در مورد دو بچه كافي نيست به خيابان آمده بودند مي گردد تا ببينم در برابر خطر فروپاشي خانواده هايشان چه مي كنند اما از آن ها نيز اثري ديده نمي شود.
بهارستان، ساختماني كه خانه ملت نام دارد، كيف بدستان يك به يك وارد مي شوند، برخي منابع آگاه و يا شايد تست كنندگان فضاي جامعه در خبرگزاري تهمت و افترا (ايرنا) از مطرح شدن لايحه ضد خانواده در همين روزها در صحن علني مجلس خبر دادهاند، براي 76 نفر از حاظرين زياد تفاوتي ندارد، آن ها يكبار اجازه همسر اول را گرفتهاند حال چه با اجازه همسر اول يا با ميزان ثروت!!، اما بقيه آرا به تعداد كيفها بستگي دارد، امروز سلمان رشدي در لندن نشسته و به بخت نگون خود مي خندد و از خود مي پرسد آيا من بيشتر به اسلام ضربه وارد كردهام يا موافقان چنين طرحي در مجلس ايران كه ميخواهند قانوني برخلاف متون ديني را تصويب كنند؟ شايد سلمان رشدي به خود مي گويد اگر اين روزها آقاي خميني زنده بود من را مرتد ميخواند يا نمايندگان مجلس كشورش را؟ كيف بدستان پا به مجلس گذاردند تا تصميم بگيرند با بنيان خانواده مليونها ايراني چه كنند، فارغ هرگونه ترس از انتخابات آتي كه آن نيز بدون رغيب برگذار خواهد شد.
نظرات